باید در مزارع خود نیز سرمایهگذاری کنند. چه با جایگزینی تجهیزات و ماشینآلات و چه با کاشت گونههای مقاومتر، تولیدکنندگان باید برای ادارهی هرچه موفقتر مزارع خود، سود کسب کنند.
برای بسیاری از ۱۲.۵ میلیون خانوادهی خردهپا که در جهان قهوه کشت میکنند، این موضوع میتواند چالشبرانگیز باشد. با وجود اینکه این خانوادهها مسئول تأمین ۸۰ درصد از عرضهی قهوهی جهان هستند ، تخمین زده میشود که ۸۰ درصد از این خانوادهها زیر خط فقر زندگی میکنند. در نتیجه، سرمایهگذاری مجدد در مزارع آنها برای پرورش قهوهی باکیفیتتر میتواند غیرممکن باشد، که آنها را در موقعیت نامساعدی قرار میدهد.
بنابراین، میتوان گفت که پرورش قهوهی تخصصی برای تولیدکنندگانی که از نظر اقتصادی در موقعیت بهتری هستند، بسیار آسانتر است. اما این موضوع چه تأثیری بر صنعت دارد و چگونه میتوانیم دسترسی به بازار را برای خردهفروشان بهبود بخشیم؟
درک نابرابری ثروت در تولید قهوه
مزارع قهوه کسب و کار هستند و بنابراین برای فعالیت به درآمد نیاز دارند. اما با توجه به اینکه هیچ قانون سختگیرانهای برای قیمت قهوه مخصوص در بازار وجود ندارد، مبلغ پرداختی به تولیدکنندگان مختلف میتواند به طور قابل توجهی متفاوت باشد.
برای مثال، قیمت C را در نظر بگیرید که قیمت معاملاتی قهوه عربیکا با درجه کالایی در بورس بین قارهای - یک بورس کالایی بزرگ مستقر در شهر نیویورک - است. در ابتداییترین سطح، قیمت C توسط عرضه و تقاضا تعیین میشود، بنابراین در نوسان مداوم است. در اواخر ژانویه ۲۰۲۴، قیمت C کمی کمتر از ۲ دلار آمریکا در هر پوند است .
قیمت قهوهی مخصوص به بازار C مرتبط است، اما معمولاً با یک حق بیمهی اضافی - که میتواند بسیار متغیر باشد.
یکی از جدیدترین (و افراطیترین) نمونهها، حراج بهترینهای پاناما در سال ۲۰۲۳ است، زمانی که یک سنگ گِشا با درجه خلوص ۹۶.۵ از کارمن استیتس با قیمت سرسامآور ۴۵۰۰ دلار در هر پوند (۱۰،۰۰۵ دلار در هر کیلوگرم) فروخته شد.
البته این یک مورد کاملاً استثنایی است و نباید به هیچ وجه با قیمت C مقایسه شود. با این حال، با توجه به اینکه راهنمای صادرکنندگان قهوه مرکز تجارت بینالمللی تخمین میزند که اکثر تولیدکنندگان حدود ۱۰٪ از قیمت خردهفروشی قهوه را برای خود نگه میدارند، این معادل حدود ۰.۴۰ دلار آمریکا برای هر فنجان است - اگر فرض کنیم که اکثر کافیشاپها حدود ۴ دلار آمریکا برای هر فنجان قهوه فیلتری دریافت میکنند.
برای بسیاری، کنار آمدن با این واقعیت دشوار است که در حالی که برخی از کشاورزان هزاران دلار در مزایده برای مقادیر کمی قهوه دریافت میکنند، بسیاری دیگر زیر خط فقر زندگی میکنند.
آیا میتوانیم به راحتی این نابرابریها را توضیح دهیم؟
تد فیشر استاد انسانشناسی در دانشگاه وندربیلت در تنسی است. کتاب او با عنوان « تهیه قهوه بهتر » عمدتاً بر این موضوع تمرکز دارد که چگونه کشاورزان قهوه بومی مایا نقش اساسی در تولید قهوه گواتمالا ایفا میکنند.
در حالی که او اذعان میکند که این موضوع فوقالعاده پیچیده و توضیح کامل آن دشوار است، به من میگوید که میراث و جانشینی نقش بزرگی ایفا میکنند.
او میگوید: «در کشورهایی مانند گواتمالا و سایر نقاط آمریکای لاتین، مزارع ثروتمندتر معمولاً آنهایی هستند که مدت زمان بسیار طولانیتری فعالیت داشتهاند.»
این نابرابری همچنین به مدلهای تجارت استعماری بازمیگردد . در طول دهههای ۱۷۰۰ و ۱۸۰۰، قدرتهای استعماری اروپایی تولید انبوه و تجارت جهانی قهوه را آغاز کردند و بخش عمدهای از ثروت را برای خود حفظ کردند - در حالی که به کارگران مزرعه دستمزد بسیار کمی یا هیچ دستمزدی نمیپرداختند.
اگرچه ساختارها و پویاییهای استعماری عمیقاً در بخش قهوه ریشه دوانده است، اما خوشبختانه نحوه تجارت قهوه در چند دهه گذشته به سمت بهتر شدن تغییر کرده است و تمرکز بسیار بیشتری بر تجارت مستقیم و پرداخت قیمتهای «منصفانهتر» شده است.
با این حال، وقتی کشورهای تولیدکننده مربوطه استقلال خود را به دست آوردند و قدرتهای استعماری اروپایی تولید قهوه را رها کردند، ذاتاً به این معنی بود که نابرابری و اختلاف زیادی بین مزارع مختلف وجود دارد.
دلایل این امر میتواند بسیار متفاوت باشد - از موقعیت مکانی مزرعه (یعنی ارتفاعات بالاتر اغلب منجر به قهوه با کیفیت بالاتر میشوند) گرفته تا دسترسی به سرمایه و آگاهی از نحوه عملکرد بازار.
تد میگوید: «اگر تولیدکنندگان منابع کافی برای نوآوری و کارآفرینی داشته باشند و ظرفیت آزمایش انواع مختلف و روشهای فرآوری را داشته باشند، میتوانند زمان و پول خود را در تولید قهوهی تخصصی سرمایهگذاری کنند.»
او اضافه میکند: «کشاورزان کوچک قطعاً میتوانند قهوههای عالی تولید کنند. اما اغلب اوقات، مزارع متوسط و جاافتاده منابع لازم برای ورود به این بازارهای جدید را دارند.»
شکاف ثروت چگونه شکل میگیرد؟
نابرابری ثروت یک مسئله پیچیده و چندوجهی است که بسیاری از جوامع و صنایع را تحت تأثیر قرار میدهد. یکی از عوامل اصلی مؤثر این است که داشتن پول در وهله اول، انباشت ثروت بیشتر را آسانتر میکند و همچنین دسترسی به فرصتهای سرمایهگذاری، سرمایه، شبکههای صنعتی و آموزش را بهبود میبخشد.
علاوه بر این، امنیت مالی بیشتر به این معنی است که تولیدکنندگان اغلب میتوانند از عهدهی آزمایش شیوههای جدید کشاورزی یا کاشت گونههای جدید برآیند - و اگر تلاشهایشان موفقیتآمیز نباشد، بار اقتصادی آن را متحمل شوند.
به طور خاص در صنعت قهوه تخصصی، «موفقیت» برای تولیدکنندگان عمدتاً با استانداردهای کیفیِ دائماً در حال تغییر تعیین میشود - که در وهله اول عمدتاً توسط بازارهای مصرفکننده تعیین میشوند. برای همگام شدن با این تغییرات، تولیدکنندگان باید به طور مداوم نوآوری کنند، به طور کارآمد عمل کنند و از همه مهمتر، به بازارهای مختلف دسترسی پیدا کنند.
تد میگوید: «برای دستیابی به همه اینها، به منابعی فراتر از تأمین معاش روزمره نیاز دارید که میتواند برای برخی از تولیدکنندگان کوچک واقعاً چالشبرانگیز باشد.»
علاوه بر این، دسترسی به حمایت مالی و سرمایه میتواند برای خرده مالکان چالش برانگیز باشد، چرا که آنها به احتمال زیاد فاقد وثیقه لازم برای دریافت وام از بانکها هستند. و اگر هم بتوانند وام دریافت کنند، اغلب با نرخ بهره بالاتری مواجه میشوند - که میتواند وضعیت مالی آنها را در درازمدت بدتر کند.
چاد ترویک بر عملیات تهیه قهوه سبز شرکت قهوه آزاهر نظارت دارد - شرکتی که بر پرداخت قیمتهای پایدار به تولیدکنندگان کلمبیایی برای قهوه آنها تمرکز دارد.
او به من میگوید: «تولیدکنندگانی که منابع کمتری دارند، از بسیاری جهات با معایب استراتژیک مواجه میشوند. اگر مجبور شوند نهادههای مهم برای تولید قهوه خود را کاهش دهند، شاهد کاهش بازده خواهند بود که آنها را در چرخه فقر گرفتار میکند.»
او اضافه میکند: «بدون دسترسی به آموزش مداوم و پشتیبانی برای اتخاذ شیوههای جدید و نوآورانه کشاورزی، آنها فرصتهای بهبود کیفیت قهوه و بهرهوری مزرعه را از دست میدهند.»
ساختن شبکههای بهتر
صنعت قهوهی تخصصی علاوه بر تمرکز بر کیفیت، برای ایجاد ارتباطات شخصی نیز ارزش و اهمیت زیادی قائل است.
اگرچه تا حد زیادی مسئولیت برشتهکاران است که اطلاعات مربوط به تولید قهوه را با مصرفکنندگان به اشتراک بگذارند، اما از تولیدکنندگان نیز انتظار میرود که روابط بلندمدتی با برشتهکاران برقرار کنند. علاوه بر این، شرکت در رویدادهای صنعتی و میزبانی از بازدید از مزارع میتواند برای تولیدکنندگان بسیار مفید باشد، اما تنها تعداد کمی از آنها منابع مالی و امکانات لازم برای انجام این کار را دارند.
چاد میگوید: «دسترسی به بازارهای هدف مختلف و درک تقاضا و ترجیحات مصرفکننده از طریق شرکت در رویدادها و نمایشگاهها، برخی از تولیدکنندگان را در موقعیت برتری قابل توجهی قرار میدهد. دانش به دست آمده از این تجربیات میتواند منجر به موفقیت بیشتر در صنعت شود.»
چرا بهبود دسترسی به بازار برای خرده مالکان بسیار مهم است؟
قهوه تخصصی به حمایت از شفافیت، قابلیت ردیابی و پایداری افتخار میکند. بخش بزرگی از این امر، ایجاد ارتباطات واقعی با تولیدکنندگان و مزارع در هر اندازهای است.
تد توضیح میدهد: «با این حال، ساختار فعلی بازار، تعامل با برشتهکاران قهوهی تخصصی را برای کسانی که مقادیر کمتری قهوه کشت میکنند، چالشبرانگیز میکند.»
یکی از رویکردهای متعدد برای بهبود دسترسی به بازار، به حداقل رساندن تعداد واسطهها در زنجیره تأمین است. اینها افرادی هستند که وظایف متعددی را در کشورهای تولیدکننده انجام میدهند، مانند:
- حمل و نقل قهوه (چه به صورت گیلاس و چه به صورت پوست کاغذی)
- فرزکاری
- صادرات قهوه سبز
واسطهها نقش مهمی در صنعت دارند - و حتی میتوانند از بسیاری جهات به تولیدکنندگان سود برسانند . با این حال، حضور آنها در زنجیره تأمین اغلب میتواند به این معنی باشد که تولیدکنندگان در نهایت درصد کمتری از قیمت نهایی قهوه خود را دریافت میکنند.
در تئوری، با سادهسازی زنجیره تأمین، خردهفروشان میتوانند ارزش بیشتری به قهوه خود اضافه کنند و به طور بالقوه روابط نزدیکتری با بازرگانان و برشتهکاران ایجاد کنند. اما اگر تولیدکنندگان در وهله اول منابع و زیرساختهای لازم برای آسیاب کردن و صادرات قهوه خود را نداشته باشند، همکاری با واسطهها یک ضرورت است.
مدلهای تجاری جایگزین
تعاونیها یکی دیگر از راهحلهای مناسب هستند. اساساً، یک تعاونی قهوه گروهی از تولیدکنندگان است که برای بهبود دسترسی خود به تعدادی از منابع، به صورت جمعی گرد هم میآیند. این منابع میتواند شامل کود، ابزار کشاورزی، بذر و وام باشد.
علاوه بر این، تولیدکنندگان میتوانند در برنامههای آموزشی رسمی نیز شرکت کنند و از فرصتهای بازاریابی و تجاری بهتری بهره ببرند. در تئوری، این امر میتواند به آنها کمک کند تا قیمتهای بالاتری برای قهوه خود دریافت کنند یا با متعهد شدن به فروش حجم بیشتری از قهوه به صورت مکرر، ثبات را بهبود بخشند.
اگرچه این مدل در سالهای اخیر با انتقاداتی مواجه شده است (از جمله احتمال کاهش کیفیت قهوه)، اما وقتی تعاونیها به خوبی مدیریت شوند، مزایای متعددی را برای اعضا - به ویژه خرده مالکانی که قطعات زمین کوچکتری دارند - ارائه میدهند
این یک واقعیت تلخ است که تولیدکنندگانی که از نظر اقتصادی از مزیت بیشتری برخوردارند، ذاتاً دسترسی بهتری به منابع، سرمایه و بازارهای جدید دارند - و بنابراین میتوانند راحتتر قهوهی تخصصی پرورش دهند.
اما این بدان معنا نیست که صنعت نباید اقدامات بیشتری برای حمایت از خرده مالکان انجام دهد. با پر کردن شکاف ثروت در تولید قهوه، میتوانیم گامهایی به سوی یک زنجیره تأمین واقعاً پایدار برداریم.